وب سایت رسمی دکتر زهرا طاهر نژاد

جستجوی دیداری

به نام خداوند بخشنده و مهربان

جستجوی دیداری

Visual search

زهرا طاهرنژاد

دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی

تقدیم به استاد ارجمند: سرکار خانم دکتر وفایی

مربوط به درس بادگیری و تفکر

اذر ۱۳۹۳

  • مقدمه:

حواس انسان در هر لحظه ، محرک های بیشماری را از محیط اطراف دریافت می کند که از میان آنها ، فقط تعداد اندکی برای ادراک و سایر فرآیندهای ذهنی برگزیده می شود. این توانایی ، حکایت از فرآیند ” توجه ” دارد. انسان موجودی است متفکر که به کمک حواس گوناگون خود با دنیای خارج ارتباط برقرار می کند. حتی دانش او از دنیای خارج از طریق همین حواس حاصل می شود، اما حواس در هر لحظه با محرک های مختلفی تحریک می شوند و می توان گفت که محرک ها، انسان را به طور دایم مورد هجوم و بمباران خود قرار می دهند.البته همه این تحریکات یکجا و همراه با هم وارد ذهن نمی شوند. ادراک به عنوان اساس همه فعالیت های عالی ذهن ، هنگامی به خوبی انجام خواهد گرفت که حالت تمرکز و دقت در شخص وجود داشته باشد، پس می توان گفت که دقت یا توجه ، بر ادراک مقدم است. ادراک اشخاص از موقعیت های مختلف ، بستگی به میزان دقت آنها دارد. هرچه بیشتر به چیزی توجه کنند، آن را بهتر درک می کنند. میزان دقت ممکن است در اوقات مختلف تغییر کند ؛ بنابراین ” زمان ” در میزان ادراک اثر می گذارد. دقت یک عمل متحول و ناپایدار است و از این رو نمی توان برای مدت درازی به یک محرک ساده دقت کرد. مدت تمرکز دقت بر جزئیات بسیار محدود است و هر اندازه جزئیات ساده تر باشد زمانی که برای دقت بدان صرف می گردد کمتر می شود. قدرت نگهداری دقت از مشخصات بارز رشد عقلانی است. در دوره طفولیت و به خصوص در سال های اول و دوم ، دقت طفل در اثر عدم رشد دستگاه عصبی ناپایدار است. کودکان هنگامی که بزرگتر می شوند، قدرت کنترل توجهشان بیشتر می گردد. آنها نه فقط توجه طولانی تری دارند بلکه در تمرکز بر آنچه مهم است و نیز نادیده گرفتن جزئیات غیرمربوط، تواناتر می شوند. اختلال توجه در ناتوانی های یادگیری نیز وجود دارد. کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری، ویژگی های متنوع و گوناگونی از خود ظاهر می کنند. اکثر مشکلات این کودکان مربوط به مدرسه است . از قبیل : گوش دادن، فکر کردن، خواندن و… یکی از ویژگی های مورد توجه در کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری، حواس پرتی آنان است. کودک مبتلا به ناتوانی یادگیری که دچار حواس پرتی است ، نمی تواند حواس خود را بیش از چند دقیقه بر یک فعالیت متمرکز کند و توجه وی به آسانی به محرک های نامربوط منحرف می شود.

در کتاب های تخصصی لغت، “توجه” به معنی رو کردن، رو آوردن ، قصد کردن به سوی چیزی یا کسی است و واژه ” دقت” به معنی باریک بینی، نازک اندیشی، توجه کامل، تمرکز فکر، به یک موضوع می باشد.بی توجهی ، حالتی است که در آن دقت متمرکز نیست و توجه شخص از چیزی به چیز دیگر منحرف می شود، بدون این که انتخابی در بین باشد. توجه به عنوان تمرکز یا عمل متمرکز کردن فعالیت ذهنی تعریف می شود. توجه کردن به بعضی از جنبه های محیط یا بعضی از فرآیندهای بدنی ، باعث می شود که این جنبه ها یا فرآیندها را روشن تر و بهتر از قبل درک کنیم. اختلال توجه در ناتوانی های یادگیری نیز وجود دارد. کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری، ویژگی های متنوع و گوناگونی از خود ظاهر می کنند. اکثر مشکلات این کودکان مربوط به مدرسه است . از قبیل : گوش دادن، فکر کردن، خواندن و…

جستجو دیداری یک الگوی کلیدی در پژوهش توجه است که ثابت شده است که این تست، بستری برای رقابت نظریه های توجه انتخابی است. جستجو دیداری نوعی کار ادراکی است  که نیازمند توجه است. به طور معمول شامل اسکن فعال محیط برای یک شیء خاص یا ویژگی (هدف( در میان اشیاء و یا ویژگی های (distractors) دیگر است. جستجوی دیداری می تواند با یا بدون حرکات چشم صورت گیرد.توانایی  آگاهانه پیدا کردن محل یک شی (هدف( ، در میان مجموعه پیچیده ای از محرک (distractors)  می باشد.

گوش بزنگی[۱] انتظار غیر فعال برای ظهور یک محرک است. در حالیکه جستجو[۲] به وارسی فعالانه و اغلب ماهرانه یک محرک اطلاق می شود(پاشلر[۳]، ۱۹۹۸؛پوسنر و دی جی رولامو[۴]، ۱۹۹۸؛پوسنر، دیجی رو لامو،و فرناندز-دوکه، ۱۹۹۷،ولف[۵]، ۱۹۹۴). به عبارت دیگر، جستجو ، بررسیبررسی دقیق محیط برای یافتن مشخصه های بخصوص است یعنی جستجوی فعالانه ی چیزی که معلوم نیست در کجا ظاهر خواهد شد. جستجو یک فعالیت بنیادی بشر است. در وظایف جستجو دیداری ، از فرد خواسته می شود که یک محرک را در میان محرک های دیگر[۶] پیدا کند. بر اساس تحقیقات انجام شده هر چه تعداد محرک های مزاحم یا عوامل حواسپرتی بیشتر باشد و هرچه شباهت محرک های مزاحم به محرک هدف بیشتر باشد؛ زمان بیشتری صرف یافتن محرک هدف می شود. به عبارتی  تعداد هدفها و عوامل انحرافی بر سختی تکلیف اثر میگذارند. عوا مل انحرافی در بعضی از شرایط مشکل سازتر هستند.
 جستجو فقط در زندگی مدرن مهم نیست. اجداد ما در پیدا کردن غذا  در جستجو بودند.. برای حرکت حیوانات جهت شکارشان، جستجو برای یافتن سبزیجات، میوه، آجیل، قارچ و … . شما می توانید تصور کنید که چگونه مشکل می توان آن را برای پیدا کردن این آیتم ها در میان تمام اقلام غیر خوراکی که ممکن است شبیه هم باشند.  در واقع، جستجو و جمع آوری کارآمد دارای مزایای تکاملی می باشد.
نمونه هایی از جستجوی دیداری در زندگی امروزی عبارتند از :
جستجو برای کلید
جستجو برای کیف پول خود را
جستجو برای چای کیسه ای در سوپر مارکت
جستجو برای نام خود را در فهرست نام و …

با توجه به مفاهیم و مواردی که در بالا مطرح شد، لازم می دانم که به ادراک و زمان واکنش نیز به تفصیل بپردازیم.

  • ادراک:

مفهوم ادراک دارای ابعاد و معانی وسیعی است. به همین دلیل ارایه تعریفی جامع و کامل از آن، کار چندان آسانی نیست و تعریفی که به دست می‌آید چندان بی‌اشکال نیست. ادراک در روان‌شناسی امروز به معنای فرایند ذهنی یا روانی است که گزینش و سازمان‌دهی اطلاعات حسی و نهایتا معنی‌بخشی به آن‌ها را به گونه‌ای فعال به عهده دارد. به عبارت دیگر، پدیده ادراک فرایندی ذهنی است که در طی آن تجارب حسی، معنی‌دار می‌شود و از این طریق انسان روابط امور و معانی اشیا را درمی‌یابد. این عمل به اندازه‌ای سریع در ذهن آدمی صورت می‌گیرد که همزمان با احساس به نظر می‌رسد. در این عمل، تجارب حسی، مفاهیم و تصورات ناشی از آن، انگیزه فرد و موقعیتی که در آن ادراک صورت می‌گیرد دخالت می‌کنند(ایروانی،۱۳۸۱)

  از زاویه زیست‌شناختی، ادراک را می‌توان به عنوان آن دسته از تجارب ذهنی از اشیا یا حوادثی در نظر گرفت که معمولا ناشی از تحریک گیرنده‌های حسی بدن است. این تحریک‌ها(به وسیله یکسری مکانیزم‌های خاص گیرنده‌ها) به صورت فعالیت نورونی تبدیل شده یا رمزگذاری می‌شوند و سپس به نواحی مرکزی‌تر از نظام عصبی فرستاده می‌شوند تا در آن‌جا پردازش‌های نورونی بیشتری روی آن‌ها انجام گیرد. این مرحله آخرین مرحله از پردازش نورونی در مغز است که پایه‌گذار یا باعث تجارب ادراکی ماست. به دلیل ارتباط تنگاتنگ ادراک با نظام عصبی، گاهی اوقات ممکن است یکسری تجارب ادراک‌مانند، بدون وجود تحریک خارجی رخ دهند، همانند چیزی که در خواب دیدن اتفاق می‌افتد(روچ[۷]،۱۹۷۹)

عوامل مؤثر بر ادراک

  برخلاف احساس، که کاملا تابعی از یک محرک است، ادراک به عوامل بسیار زیادی وابسته است. عوامل زیادی همچون سن، جنسیت، هیجان‌ها، یادگیری‌های قبلی، انتظارات، حالات انگیزشی، حالات مختلف عاطفی، اتخاذ تصمیم و اراده فرد و … بر ادراک تاثیر می‌گذارند. بنابراین ادراک را نمی‌توان فقط به عنوان پاسخی کاملا مشخص، منتج از محرکی خاص در نظر گرفت، زیرا فرد ادراک‌کننده، تنها استنتاج ذهنی نمی‌کند و با توجهی خاص و فعالیتی کلی تصمیم می‌گیرد. در این تصمیم‌گیری، فرایندهای شناختی از قبیل حافظه و تفکر نیز نقش تعیین کننده‌ای دارند.

  از میان عواملی که بر ادراک اثر دارند برای نمونه به اثر سائق‌های فیزیولوژیک و اثر زبان و ترکیبات لفظی اشاره می‌کنیم. هنگامی که فردی گرسنه از جلوی یک کتاب‌فروشی عبور می‌کند و تابلو آن را به اشتباه “کباب‌فروشی” می‌خواند، اثر نیازهای او بر چگونگی ادراک کاملا پدیدار است. به عبارت دیگر، سائق گرسنگی بر تفسیر یک محرک ثابت اثر گذاشته و باعث شده است اشتباه ادراک شود، در حالی که همان محرک اگر در شرایطی غیر از گرسنگی به آن فرد ارایه می‌شد این اشتباه رخ نمی‌داد.

  درباره اثر زبان بر ادراک، غالبا مشاهدات مارگارت مید(Margaret Mid) را در میان سرخ‌پوستان امریکایی نقل می‌کنند. برای این سرخ‌پوستان، رنگ‌هایی مانند زرد، سبز زیتونی، آبی نفتی، خاکستری روشن و … که برای ما کاملا متمایز از یکدیگرند و برای هر یک نام مخصوصی داریم، تقریبا در یک زمینه رنگی قرار می‌گیرند. به طور کلی در اجتماعاتی که در زبان گفتاری خود برای نامیدن انواع رنگ‌ها کلام خاصی ندارند، تقریبا رنگ‌ها به دو دسته بزرگ تیره و روشن تقسیم می‌شوند و در نتیجه، ادراک کلامی آن‌ها متفاوت می‌شود(اتکینسون،۱۳۸۱)

ادراک درون‌زاد یا آموخته شده

  از انواع پدیده‌های ادراکی می‌توان به ادراک فضا، فاصله و عمق، ادراک حرکت، ادراک زمان و … اشاره کرد. اما یکی از بحث‌های مهمی که در حوزه ادراک مطرح است این است که، آیا ادراک ویژگی‌ها مثل شکل و عمق یا رسیدن به ادراک واقعی، به صورت درون‌زاد(Innate) تعیین شده است یا بر پایه تجارب قبلی قرار دارد. فرض اول یعنی این که ادراک، ناشی از تطابق تکاملی(Evolutionary Adaptation) است و از این‌رو از زمان تولد یا از زمانی که رسش نورونی لازم اتفاق افتاده است وجود دارد. اما فرض دوم یعنی این که، ادراک هر چیزی نتیجه پایانی قرار گرفتن در معرض الگوها یا شرایط مرتبط خاصی است، یعنی نوعی فرایند یادگیری. علیرغم ده‌ها سال بحث در مورد این مساله و تلاش‌های پژوهشی قابل ملاحظه، هنوز هم هیچ جواب قطعی برای آن وجود ندارد. امروزه واضح به نظر می‌رسد که بعضی از انواع ادراک‌ها درون‌زاد هستند، اما از طرف دیگر هم به همان اندازه واضح است که تجربه قبلی نیز عامل تعیین کننده‌ای است.

ثبات ادراکی

  از مفاهیم مهمی که در حوزه ادراک مورد بحث قرار می‌گیرد، ثبات ادراکی (Perceptual Constancy) است. ثبات ادراکی، از جمله پدیده‌های ادراک است که در مقوله‌های اندازه، شکل، رنگ و مکان مورد بحث روان‌شناسان است. پدیده ثبات، کیفیتی است که اشیاء محیطی واقع در میدان دید موجودات، اعم از حیوان و انسان، علیرغم تغییرات فیزیکی، خصوصیات خود را حفظ می‌کنند؛ یعنی اشیایی که از زوایای دید متفاوت دیده می‌شوند، با وجود تغییرات قابل ملاحظه، اندازه، شکل و رنگ واقعی خود را از دست نداده و همواره ثابت به نظر می‌رسند. در زمینه ثبات اندازه، آزمایشاتی انجام گرفته و نظریه‌ای ارایه شده است که به اصل تغییرناپذیری اندازه – فاصله(Inalterability of size- distance) معروف گردیده و اساس ثبات ادراکی است. چنانچه ادراک اشیاء مورد استفاده در زندگی روزمره، یعنی اشیاء آشنا و معمول مطرح باشد، پدیده ثبات بر اساس تجربه و یادگیری‌های ادراکی در تمام کیفیات آن‌ها تحقق می‌پذیرد. علیرغم دور یا نزدیک شدن آن‌ها و تغییر فاصله، آن‌ها را به همان اندازه ادراک می‌کنیم. اگر بر اثر تابیدن نور کم یا زیاد تغییری در چگونگی رنگ آن‌ها پدید آید، میل داریم آن‌ها را به همان رنگ یا درخشانی اولیه مشاهده کنیم. چنانچه در اثر حرکت و جابجایی اشیا شکل ظاهری آن‌ها در زاویه دید ما تغییر کند، ما همچنان آن‌ها را به شکل اصلی و اولیه آن می‌بینیم و بالاخره اگر خود ما حرکتی به جهات مختلف داشته باشیم و در نتیجه از زوایای مختلف به اشیاء اطراف خود نگاه کنیم، علیرغم تغییرات حاصل در تصاویری که به شبکیه ما می‌رسد، ما آن‌ها را در اندازه و شکل واقعی در مکان ادراک می‌کنیم(وتلوفر[۸]،۲۰۰۳)

خطای ادراکی

  یکی از مسایل مهم ادراک که پس از صد سال پژوهش و صرف نیروی بسیار هنوز به طور کامل حل نشده است، خطای ادراکی(Illusion) است. خطای ادراکی، یک رفتار حسی یا ادراکی نادرست است، یعنی آنچه را که می‌بینیم یا می‌شنویم با موقعیت واقعی معین و مشخص مطابقت نمی‌کند. به عبارت دیگر وقتی که ادراک ما از اشیا و امور به طور کلی با واقع منطبق نباشد، دچار خطای ادراکی شده‌ایم. البته باید توجه داشت که ممکن است در اثر بعضی از عوامل بیرونی یا درونی دچار توهم و خیال شویم که اشیاء در این حالت‌ها هم غیرواقعی به نظر می‌رسند، ولی این توهمات جدا از خطای ادراکی هستند. در تبیین خطاهای ادراکی، که متأثر از حالات روانی در وضعیت طبیعی و غیرطبیعی هستند، نظریه‌های متفاوتی ارایه شده است که از بین آن‌ها می‌توان به نظریات زیر اشاره کرد:

نظریه گشتالت: این نظریه بر اهمیت روابط بین محرک‌ها تاکید دارد. اگر چه به صورت کلی می‌توان خطاهای ادراکی را بر پایه این نظریه تبیین کرد، ولی استثناهایی را، که بر پایه تقابل و رد تصویرهای شکلی ایجاد می‌شوند، شامل نمی‌شود.

نظریه حرکت چشم: در این نظریه اندازه و جهت خطاهای ادراکی را بر اساس حرکات جهشی چشم‌ها تبیین می‌کنند. در اینجا فرض بر این است که خطاهای احتمالی بر اثر دخالت الگوهای خطی رخ می‌دهند و کنشی از حرکت‌های چشم هستند. انتقادی که به این نظریه وارد است این است که، حرکت‌های جهشی چشم بیشتر معلول خطای ادراکی است تا علت آن. مثلا خطای ادراکی لامسه را نمی‌توان بر این مبنا تبیین کرد.

نظریه فاصله ظاهری: در این نظریه تاکید بر این است که خطاهای ادراکی شکلی که شامل نشانه‌های تصویری عمق هستند، مکانیزم‌های ثبات را درگیر می‌سازند. البته این تبیین درباره تجربه‌های عمق و ثبات در ترسیم صحنه‌های سه‌بعدی قابل کاربرد است، اما درباره بسیاری از خطاهای شکل قابل استناد نیست.

نظریه جابجاسازی عصبی: طبق این نظریه، به وسیله یک فرایند بازدارنده جانبی در مغز، یک طرح ادراکی موجب جابجاسازی طرح دیگری می‌گردد. در نتیجه زاویه‌های خطوط متقاطع، اشتباه ادراک می‌شوند. این نظریه هم اگرچه می‌تواند بسیاری از خطاهای ادراکی مربوط به جهت خطوط را تبیین کند، اما در مورد خطاهای لامسه کاربرد ندارد.

از انواع خطاهای ادراکی می‌توان به خطای بینایی، خطای شنوایی، خطای زمان و مکان، خطای حرکتی، خطای وزن و خطای وضعی عضلانی اشاره کرد.

ادراک اجتماعی

  ادراک، تنها یک پدیده روانی – فیزیولوژیکی نیست، بلکه یک پدیده روانی – اجتماعی نیز هست. نگرش‌ها، پیش‌داوری‌ها، فکر قالبی و ارزش‌های فردی یا اجتماعی، همه از عوامل تعیین کننده ادراک اجتماعی هستند. هر یک از افراد گروه اجتماعی با استفاده از اطلاعاتی که از چارچوب مرجع، تجربیات گذشته، هنجارها و ارزش‌های گروه به دست آورده است، شیء اجتماعی و یا شخصی را در ارتباط با خود و در موقعیت خاصی ادراک می‌کند. به عبارت دیگر ادراک اجتماعی پیش از آن که یک واکنش روانی – فیزیولوژیک در برابر محرک‌های محیطی باشد، یک تعامل ادراکی با محیط اجتماعی است.(اتکینسون،۱۳۸۱)

فیزیولوژی ادراک

یافته‌های تحقیقاتی (بویژه بر روی قطعه پس سری مغز که جایگاه حس و ادراک بینایی است) نشان داده‌اند که فرآیندهای ادراکی در نواحی متفاوتی به اجرا در می‌آیند. برای مثال در ادراک بینایی فرآیند بازشناسی اشیا در اختیار بخشی از دستگاه بینایی شامل ناحیه گیرنده بینایی مغز و قسمتی تحتانی قشر مخ می‌باشد؛ در حالی که فرایند مکان یابی اشیا در ناحیه گیرنده بینایی مغز و قسمتی فوقانی مغز انجام می‌پذیرد. از طرف دیگر تحقیقات نشان داده اند که ویژگی‌هایی که برای بازشناسی بکار می‌روند در اختیار سلول‌های عصبی متفاوتی هستند و این بدین معنی است که نوعی تقسیم کار در مغز وجود دارد که در آن هر ناحیه وظیفه‌ای تخصصی را بر عهده دارد.

  • زمان واکنش:

زمان واکنش، مدت زمانی است که فرد صرف می کند تا به طور ارادی در مقابل یک تحریک کم و بیش پیچیده  واکنش نشان دهد. چنانچه می دانیم، انتقال عصبی، در بدن ما برخلاف سیم برق ( که صرفاً الکتریکی است) الکترو شیمیایی است و طبعاً سرعت بسیار پایین تری نسبت به آن دارد.از طرفی، این پدیده، روان تنی یا سایکو فیزیک هم به شمار می آید و به جنبه های فیزیولوژیک و جنبه های روانی مربوط می شود.
زمان واکنش به دو عامل زمان تحریک گیرنده های حسّی و زمان انتقال ( به مراکز عصبی و از آنجا به اندام پاسخ) بستگی دارد ( البته به طور دقیق و با نگاه ریز، به عوامل بسیار متعددی بستگی دارد).
سه نوع زمان واکنش می توان تشخیص داد:
الف- زمان واکنش ساده که در آن، به یک محرّک واحد با یک واکنش واحد پاسخ داده می شود.
ب- زمان واکنش انتخابی که در آن، به محرک های متلف پاسخ های مختلف داده می شود.
ج – زمان واکنش تشخیصی که در آن، آزمودنی فقط به یک محرّک پاسخ  می دهد و به محرک های دیگری که مغایر یا مشابه آن هستند، پاسخ نمی دهد.
حدّ فیزیولوژیک در انسان یا به عبارتی؛ حدّساقل زمان واکنش در انسان ۱۲صدم ثانیه شناخته شده بود که امروزه با تکنولوژی پیشرفته و محاسبه دقیق، بین ۱۵ تا ۱۷ صدم ثانیه تشخیص داده می شود.

درسال ۱۷۸۹یکی ازدستیاران رصدخانه سلطنتی انگلیس ، کینه بروگ ، به دلیل اینکه در،ردیابی عبوریک جرم سماوی ازجلو عدسی تلسکوپ مرتکب یک ثانیه خطامی شد به وسیله مسؤل رسدخانه ،مسکین ،اخراج گردید. بِسِل ستاره شناسی آلمانی درسال ۱۸۱۶ پس ازخواندن داستان فوق به این اندیشه افتادکه، تفاوت بین دو زمان واکنش مربوط به عبوراجرام سماوی ازجلوعدسی تلسکوپ  احتمالاَ به خاطر عدم شایستگی دستیار اخراج شده نبوده است . به نظربسل این احتمال وجود داشت که زمان واکنش درافراد اندکی متفاوت باشد.

بسل وعده دیگری ازستاره شناسان به مدت ده سال زمان های واکنش ثبت شده خودرابایکدیگرمقایسه نمودند. تفاوت نظام داری مشاهده شد. درزمان واکنش گزارش شده توسط  برخی ازستاره شناسان تایک ثانیه تفاوت دیده شد.زمان واکنش گزارش شده توسط برخی ازستاره شناسان همواره کوتاهتربود. بسل همچنین متوجه شدکه تخمینهای افراد درزمان های مختلف تغیرمی کند . بسل پس ازبرسی های خود به این نتیجه رسید که درفعالیت های ادراکی همیشه یک« معادله شخصی»[۹] وجود دارد. این اصطلاح تاکید براین داردکه مردم ازنظرزمان واکنش متفاوت هستند ولذا هرکدام معادله ای شخصی برای گذشت زمان دارند.نتایج مقایسه های بسل نشان داد که ستاره شناسان ازنظرزمان واکنش بایکدیگرتفاوت داشتند وهریک ازآنها ازنظرمعادله شخصی خود برای تخمین زمان عبوراجسام سماوی ازجلوعدسی تلسکوپ استفاده می کردند.

     این معادله به عنوان موضوعی مربوط به ستاره شناسی باقی ماند تاآنکه دُندرس[۱۰] فیزیولوژیست آلمانی اززمان واکنش برای سنجش زمان لازم برای فعالیت های مختلف ذهنی استفاده نمود. دندرس سه نوع تکلیف مربوط به زمان واکنش راتوسعه دادندکه به نام وی « واکنش های A B Cدندرس » شناخته می شود. درواکنش Aکه غالباً « واکنش ساده»[۱۱] نامیده می شود، یک محرک ساده مثلاًیک نور، به آزمودنی ارایه می شود و وی سریعاًبافشاردادن دکمه ای پاسخ مناسب را ارایه می کند. فاصله زمانی بین ارایه محرک وارایه پاسخ رازمان واکنش می نامند. دراین نوع واکنش تنها یک محرک ویک پاسخ وجود دارد.

    درواکنش Bکه به عنوان « زمان واکنش انتخابی»[۱۲] شناخته می شود، بیش ازیک محرک وبیش ازیک پاسخ وجوددارد. هرمحرکی پاسخ ویژه خودراداراست. وقتی که باماشین خودبه چهارراه نزدیک می شویدباواکنش حالت B(حالت انتخابی) مواجه می شوید. اگرچراغ راهنمایی سبزباشد، شما، روی پدال گازفشارمی دهید واگرچراغ قرمزباشدشما پای خودراازروی پدال گازبرداشته، پدال ترمزرا فشارمی دهید. چه اعمال شناختی برای یک واکنش انخابی لازم است؟ ابتدا باید رنگ چراغ(سبز،ززد، قرمز) راشناسایی کنید،سپس پدالی که باید روی آن فشارآوریدانتخاب نمایید. بنابراین ، یک واکنش انخابی شامل اعمال خط پایه که درزمان واکنش ساده رخ می دهند ونیز اعمال شناختی شناسایی محرک وانتخاب پاسخ است.

  به منظورتخمین زمان لازم برای شناسایی وانتخاب ، به نوع سومی ازواکنش نیازاست . واکنش c دندرس . دراین واکنش مانند واکنش B بیش ازیک محرک وجود دارد اما تنها یک محرک به یک پاسخ مربوط است . تصورکنید که شما وچند نفر دیگر به مصاحبه استخدامی دعوت شده شده اید. هنگام ورود به اداره مربوط به شما شماره های داده می شود وازشما خواسته می شود که روی صندلی دراتاق انتظار منتظرنوبت خودباشید. این می تواند یک مثال برای موقعیت  Cباشد. تازمانی که شماره شماخوانده نشده است، نباید پاسخ بدهید.»(شمس اسفندآباد،۱۳۸۲) در جستجوی دیداری واکنش، حالت تشخیصی(موقعیت ( C دارد.به عبارتی کار شناختی، بیش از نوع B  وجود دارد.

  • پیشینه نظری:

جستجو دیداری به طور گسترده در طول ۴۰ سال گذشته مورد مطالعه قرارگرفته است.  نمونه های عملی از این می تواند در زندگی روزمره مانند چیدن یک محصول در قفسه های سوپر مارکت، حیوانات در جستجوی غذا در میان انبوهی از برگ، تلاش برای پیدا کردن دوستان خود را در یک جمعیت زیادی از مردم . بسیاری از الگوهای جستجو دیداری حرکات چشم به عنوان وسیله ای برای اندازه گیری درجه توجه به محرک استفاده کرده اند. با این حال بخش عمده ای از ادبیات قبلی در جستجوی بصری از زمان واکنش به منظور اندازه گیری زمان صرف شده برای تشخیص هدف در میان عوامل انحرافی استفاده می کنند.

-به عقیده ی ” آن تریسمن[۱۳]در” نظریه ی یکی سازی[۱۴] ویا تلفیق مشخصه ای یا ادغام ویژگی ها ، سادگی  نسبی اجرای جستجوهای مشخصه ای و سختی نسبی اجرای جستجو های ترکیب[۱۵] را توضیح می دهد. در مدل تریسمن(۱۹۸۶) در مورد چگونگی هدایت جستجو های دیداری توسط ذهن، چنین بیان شده که مشخصه ی مورد نظر در میدان دید خود داریم. مشخصه های هرمحرک ، به صورت فوری-و بدون افزودن به زمان مورد نیاز برای پردازش شناختی اضافی- به طور همزمان ( یعنی همه ی مشخصه ها در یک زمان ) و به شکل پیش توجهی ( یعنی بدون نیاز به استفاده از منابع توجه متمرکز) در نقشه مشخصه ای ارایه می شوند . بنابراین در طول جستجوهای مشخصه ای ، نقشه مشخصه ای مربوط به حضور هر نوع فعالسازی را در هر نقطه از میدان دید بازیابی می کنیم. این فرایند می تواند به طور موازی و همزمان انجام شود و بنابراین ، اثر اندازه ی نمایشگری را به همراه نداشته باشد با وجود این جستجوی ترکیب نیازمند یک مرحله پردازش اضافی است.

-جان دانکل و گلین هامفریز(۱۹۹۲و۱۹۹۸) طبق نظریه تشابه[۱۶] معتقدند، زمانیکه تشابه بین محرک های هدف و عوامل انحرافی کم است ؛ یافتن محرک های هدف اسان تر است . و عامل دیگری که جستجوی محرک های هدف راساده می کند؛ همسانی و شباهت عوامل انحرافی است اما جیتجوی محر هدف در زمینه ای از عوامل انحرافی مختلف مشکل به نظر می رسد. به عقیده ی دانکل و هامفریز،سختی جستجو به درجه تشابه بین هدفها و عوامل انحرافی و همچنین درجه تفاوت بین عوامل انحرافی بستگی دارد وبه تعداد مشخصه هایی که یکی شده اند وابسته نیست.

کن ناکایاما[۱۷](۱۹۹۰) عقیده دارد که جستجی دیداری در مقایسه با بررسی ساده مشخصه ای ، از سطح بالاتری از بازنمایی دیداری برخوردار است. وی معتقد است بعضی از مشخصه ها- مانند رنگ و جهت – برای یکی سازی مشخصه ای نیازمند فرایند توجه هستند.با این حال ناکایاما دریافته است که بعضی از مشخصه ها ، مانند اندازه و رنگ می توانند حتی بدون فرایند های توجه نیز به سادگی ترکیب شوند.به نظر می رسد جستجو برای این مشخصه های یکی شده تقریبا به همان سرعت جستجوی بعضی مشخصه های مجزا است.بنابراین ، دشواری جستجوی دیداری ، نه تنها به اینکه ایا مشخصه های مجزا باید یکی شوند بستگی دارد، بلکه به اینکه چه مشخصه هایی باید در یک ستجوی معین با م ترکیب شوند نیز وابسته است.

کالین کیو[۱۸] و جرمی ولف[۱۹](۱۹۹۰) مدل تریسمن را به شکل دیگری ارائه کردند و ان را جستجوی هدایت شونده [۲۰] نامیدند. به عقیده ی این پژوهشگران بر طبق مدل جستجوی هدایت شونده ، همه ی جستجوها ، چه جستجوی مشخصه ای وچه جستجو های ترکیب شامل دو مرحله ی پی در پی هستند: ۱- در مرحله ی موازی ، فرد بر اساس هر یک از مشخصه های هدف ، یک بازنمایی ذهنی را از همه اهداف بالقوه به طور همزمان فعال می کند. ۲- در مرحله ی زنجیره ای ، فرد به طور متوالی هر یک از عناصر فعال شده را بر طبق درجه  فعالسازی ان ارزیابی کرده از میان عناصر فعال شده ، اهداف واقعی را بر می گزیند. بر طبق این مدل ، فرایند فعالسازی در مرحله موازی اولیه به هدایت فرایند ارزیابی و انتخاب مرحله زنجیره ای ثانویه جستجو کمک می کند. بر طبق این نظریه بعضی از جستجوهای ترکیب که دارای ایتم های مشابه بیشتری با مشخصه های هدف هستند ، اسانتر از جستجوهای که  ایتم های مشابه کمتری با مشخصه های هدف دارند،صورت می گیرد.

پیتر مک لوند[۲۱] ، جان درایور[۲۲] و همکارانشان(مک لود،درایور،دینس[۲۳] وکریسپ[۲۴]،۱۹۹۱) در نظریه ی خود با عنئان فیلتر-حرکت ، مشخصه ای را یافتند که در اثر ترکیب با مشخصه های دیگر اثار متناقضی را نشان می داد و این مشخصه “حرکت” بود.گاهی اوقات ، حرکت ، سهولت و سرعت انجام یک جستجوی دیداری را افزایش می دهد و در بعضی موارد ، مانع از این جستجو می شود. در این نظریه فرض بر این است که حرکت مانند فیلتری است که این فیلتر ، مستقل از دیگر مشخصه های دیداری ، میتواند با استفاده از خصوصیات یک حرکت عادی ، توجه را مستقیما به محرکها جلب کند. پژوهشگرانی چون مارگارت لوینگستون[۲۵] و دیوید هیوبل(۱۹۹۸) وجود فیلتر حرکت را مورد تایید قرار دادند.

به عقیده ی پوسنر و همکاران(۱۹۸۰) وقتی از قبل مکانی را که انتظار می رود محرک در ان قرار داشته باشد بشناسیم، می توانیم با امادگی بیشتری ان محرک را پیدا کنیم به عبارت دیگر دانش قبلی می تواند جستجوی دیداری را تسهیل کند.

به طور کلی برخی از نظریه ها مانند تریسمن و گلاد[۲۶](۱۹۸۰) ولف، کیو[۲۷]و فرانزل[۲۸](۱۹۸۹) ؛ نتیجه پردازش قبل از توجه[۲۹] شامل مجموعه ای ازنقشه ویژگی های سازمان یافته است که می تواند بازنمایی کننده ی ویژگی های اساسی[۳۰]  (روشنایی، رنگ، جهت، و غیره) در میدان دید باشد. همچنین شواهدی وجود دارد که پردازش قبل از توجه می تواند پیچیده تر استخراج  شود مانند تنظیمات شکل سه بعدی (انس[۳۱] و رنسینک[۳۲]، ۱۹۹۰) وخواص توپولوژیکی (چن[۳۳] و ژو[۳۴]، ۱۹۹۷). علاوه بر این، موارد ثبت شده پیش از توجه فرد را می توان در گروه های سازمان یافته ویژگی های مشترک (بایلیس[۳۵] و درایور[۳۶]، ۱۹۹۲؛ هارمز[۳۷] ، باندسن[۳۸]، ۱۹۸۳؛ کیم[۳۹] و کیو[۴۰]،۱۹۹۹)و یا به شکل کلی (ایگلی[۴۱]، درایور، و رافال[۴۲]، ۱۹۹۴؛ کرامر[۴۳] وواتسون، ۱۹۹۶) بیان نمود.

بر اساس شواهد که فرآیندهای پیش از توجه را می توانید خطوط کامل مسدود در نظر گرفت، او و ناکایاما [۴۴](۱۹۹۲) پیشنهاد کرد که
 توجه نقشه ها، بلکه یک نماینده از (شی) سطوح.

مبنای بیولوژیکی جستجو دیداری:
در طول آزمایش جستجودیداری، کورتکس پاریتال خلفی در طول تصویربرداری fMRI و نوار مغزی (EEG) بسیار فعال بود.بیماران با ضایعات کورتکس پاریتال خلفی نمایش دقت کم و زمان واکنش بسیار کند در طول کار جستجورا نشان دادند. نوبره[۴۵]، کول[۴۶]، والش[۴۷] و فیشر[۴۸] (۲۰۰۳) شناسایی با استفاده از تصویربرداری تشدید مغناطیسی کارکردی (fMRI) که شیار اینترپاریتال واقع در قشر پاریتال نسبت به ویژگی های  جستجو به طور خاص فعال شد و با ارتباط ویژگی های ادراکی فردی به برای جستجو مخالف است . در مقابل، نویسندگان بیشتری معتقدند که که برای جستجوی دیداری ، لوب فوقانی پاریتال و شکنج زاویه ای راست در طول آزمایش FMRI فعال بودند ولی همه ی انها با فعالیت پاریتال اتفاق نظر دارند.

    
A pseudo-color image showing activation of the primary visual cortex during a perceptual task using functional magnetic resonance imaging (fMRI)

در مقابل، لئوناردز[۴۹]،سانارت[۵۰] ، وام هک[۵۱] و اوربان[۵۲] (۲۰۰۰) درطول آزمایش FMRI فعال سازی قابل توجهی در شیار پیشانی فوق العاده ای عمدتا برای جستجو ی دیداری ملاحظه کردند. فرضیه ی این پژوهش که فعال سازی در این منطقه ممکن است در واقع منعکس کننده حافظه کاری برای برگزاری و حفظ اطلاعات محرک در ذهن به منظور شناسایی هدف باشد، بود.
علاوه بر این، تحقیقات بر روی میمون نشان داد که colliculus در انتخاب هدف در طول جستجو دیداری فوق العاده است  و همچنین در شروع حرکات نقش دارد(مک پک، ۲۰۰۲). توانایی به طور مستقیم به محرک های خاص در طول آزمایش جستجو بصری شرکت شده است به هسته pulvinar (واقع در مغز میانی) مرتبط است در حالی که مهار توجه به محرک های مزاحم (تریک،۱۹۹۸) در مقابل، بندر و کره (۱۹۸۷) نشان داد که در طول تست بر روی میمون ها، هیچ دخالت هسته pulvinar در طول وظایف جستجوی دیداری شناخته نشد.

Visual search primarily activates areas of the parietal lobe.

تحول در جستجو دیداری:.

انواع گمانه زنی ها در مورد منشا و تکامل جستجوی دیداری در انسان وجود دارد. مطالعات نشان داده اند که اکتشافات تصویری از صحنه های پیچیده طبیعی،  هم در انسان و هم در پستانداران غیر انسان بسیارکلیشه ای عمل می کند(مازر[۵۳]، جیمز[۵۴]،جک ال  گالانت[۵۵]، ۲۰۰۳). علاوه بر این شامپانزه ها(پستاندار راست قامت) نشان داده اند در جستجوی بصری در مقایسه با سگ عملکرد بهبود یافته تری ارایه می دهند. تحقیقات نشان داده اند که جستجو بصری موثر ممکن است به عنوان یک مهارت لازم برای زنده ماندن، در تشخیص تهدیدات و شناسایی مواد غذایی ضروری بود و در سیر تکاملی درحال توسعه است(تومانگا[۵۶]، ماساکی[۵۷]، ۲۰۰۷). اهمیت محرک تهدید از نظر تکاملی در مطالعه انجام شده توسط لوبو[۵۸] و دلوچه[۵۹](۲۰۰۸) که بر روی کودکان و بزرگسالان انجام شد ، نشان داد، قادر به تشخیص مارها با سرعت بیشتری از اهداف دیگر در میان محرک های حواسپرتی بودند. با توجه به اینکه محیطی که انسان در ان زندگی می کند همواره در حال تغییر است، این سئوال پیش می اید که ازدنبال کردن هدف در  جستجو بصری در حال سقوط است و یا اینکه آیا انسان سازگاری بیشتری یافته برای شناسایی اهداف برجسته تر؟ تحقیقات اخیردر ارتباط با جستجوی بصری در جامعه مدرن عبارتند است از: شناسایی اطلاعات تغذیه ای هدف بر روی برچسب محصول(گلبرگ[۶۰] و همکاران،۱۹۹۹) ، شناسایی ویژگی های برجسته در هنگام رانندگی(کاپمن[۶۱]، ۱۹۹۸) و یکی دیگر از برنامه های مدرن جستجو بصری، توسعه موتورهای مصنوعی جستجو بصری، مانند عینک گوگل می باشد(جانیس زوسکی، ۱۹۹۸).

تشخیص چهره در جستجو دیداری:

در طول چند دهه گذشته مقادیر زیادی از تحقیقات در تشخیص چهره وجود داشته است، مشخص شده است که قسمت پردازش چهره، در شکنج دوکی شکل اواسط لوب تمپورال[۶۲] است. در ادامه این سوال مطرح می شود که جهره و اشیا در سیستم های مختلف پردازش می شوند یا خیر؟ تحقیقات زیادی تا به امروز در دقت و صحت تشخیص و زمان صرف شده برای تشخیص چهره در تمرکز یک آرایه جستجو بصری پیچیده صورت گرفته است. وقتی چهره در انزوا نمایش داده، چهره درست دقت پردازش سریعتر و بیشتر از چهره های وارونه دارد.، (والنتین[۶۳]، ۱۹۸۶؛ پورسل[۶۴]، ۱۹۸۶؛ پورسل،۱۹۸۸؛ یوول[۶۵]،۲۰۰۵) این اثر در اشیا صورت نیز وجود دارد(پورسل،۱۹۹۱). هنگامی که چهره هستند در میان چهره های وارونه یا چندپاره و فاقد تأثیرگذاری تشخیص ، و جود عوامل حواسپرتی زمان واکنش را افزایش می دهد،

سالمندی و جستجوی دیداری:
تحقیقات نشان می دهد که عملکرد در وظایف ربط دهنده[۶۶] جستجو دیداری به طور قابل توجهی در طی دوران کودکی تا سنین جوانی بهبود می یابد. در مراحل بعد زندگی کاهش می یابد(پلاد[۶۷]، ۱۹۸۹). زمان واکنش جوانان از کودکان و بزرگسالان مسن تر، کمتر بود اما واکنش آنها برای ویژگی بصری وظایف جستجو مشابه بود. بنابراین کودکان و افراد مسن در ادغام ویژگی های بصری یا جستجو زنجیره ای مشکل دارند. نتایج مطالعات به بیان مکانسیم های متعدد درگیر در این مشکل کودکان و سالمندان می پردازد از جمله : توانایی تقسیم توجه(انز[۶۸]، ۱۹۸۹)، توانایی حرکت کانونی توجه(میار[۶۹]،۱۹۷۹)،  توانایی حرکت چشم(دی[۷۰]،۱۹۷۸) و تیزبینی محیطی(اختر[۷۱]، ۱۹۹۰).

یک مطالعه توسط لورنزو-لوپز[۷۲] و همکاران(۲۰۰۸) شواهد عصبی برای این واقعیت است که افراد مسن دارای زمان های کندتر واکنش در طول جستجو ربط دهنده در مقایسه با بزرگسالان جوان را فراهم می کند. پتانسیل های مربوط به رویداد (ERPs) تاخیرهای طولانی تر و دامنه های پایین تر در افراد مسن تر از بزرگسالان جوان در جزء P3، که به فعالیت لوب جداری مربوط است را نشان داد. این نشان دهنده ی دخالت لوب جداری با کاهش وابسته به سن در سرعت وظایف جستجو بصری می باشد. نتایج همچنین نشان داد که درزمان فعالیت ، افراد مسن، در مقایسه با جوانان ، به طور قابل توجهی کمتر در قشر کمربندی قدامی و بسیاری از مناطق لیمبیک و occipitotemporal که در انجام وظایف جستجو دیداری درگیراست؛ درگیر می باشند.

  • هدف:

انجام تست جستجوی دیداری و بررسی زمان انجام تکالیف ازمودنی

  • سئوال:

ایا با سخت شدن تکلیف و اضافه شدن محرک های شبیه تر به محرک هدف زمان انجام تکلیف طولانی تر می شود؟

  • فرضیه:

هر چه تعداد و شباهت محرک های مزاحم به محرک هدف بیشتر شود زمان پاسخگویی بیشتر بیشتر می شود.

  • معرفی ازمودنی:

ازمودنی؛ مرد، ۳۶ ساله، متاهل، دارای ۲ فرزند، دارای تحصیلات لیسانس(فیزیوتراپیست) ، در شغل و زندگی خانوادگی بسیار موفق، در زمان فراغت مشغول به کارهای جانبی مثل ساخت دکورها و تزیینات چوبی بدون اینکه اموزش خاصی دیده باشد (این امر نشان دهنده ی هوش ریاضی و فنی و تفکر فضایی قوی در این فرد است؛ می باشد.

پس از توضیح در مورد ازمایش ، ازمودنی خواست تا مقداری تمرین کند تا محل دکمه های کیبورد را یاد بگیرد. به او اجازه دادم تا ۵ تصویر را تمرین کند(ازمودنی در کار با کامپیوتر ضعیف بود و نسبت به محل دکمه ها به خوبی مسلط نبود.) پس از مقداری فاصله، ازمون را از ابتدا اغاز کرد.

او بسیار با دقت و گویا در مسابقه ی مهمی شرکت می کند ازمون را با تمام تمرکز در محیطی بسیار ارام و بدون هیچ محرک محیطی انجام داد.

  • شرح ازمایش:

شروع هر ازمایش با فشار دادن نوار ابزار[۷۳] می باشد. در این زمان نقطه ی سفید ثابت در وسط صفحه ظاهر خواهد شد.ابتدا یک تمرکز بر روی این نقطه و سپس در کمتر از یک ثانیه دایره و مربع از رنگ های مختلف بر روی صفحه ظاهر خواهد شد. در این تست، ازمودنی صد تکلیف (تصویر) را بایستی انجام دهد.

وظیفه ی ازمودنی این است که مشخص کند ایا محرک هدف (دایره سبز ) وجود دارد یا خیر؟

ابتدا به ازمودنی اموزش می دهیم که با وجود محرک هدف (دایره سبز) دکمه ی / و با نبودن ان دکمه ی z را در صفحه کلید فشار دهد. و دیگر دستش را از روی صفحه کلید بر ندارد. پنجاه تصویر اول که محرک مزاحم (مربع ابی) شباهت کمی به محرک هدف دارد(هم از نظر شکل و هم از نظر رنگ). در پنجاه تصویر بعدی دایره سبز در میان مربع های ابی و سبز(شباهت از نظر رنگ).

  • نتایج ازمایش:
Feat. PresentFeat. AbsentConj. PresentConj. Absent Number of distractors
۶۲۰.۰۸۵۶.۱۲۵۷۸۶۸۹۱.۲۵      ۴.۰                 
۶۸۴.۶۲۵۸۲۱.۰۱۳۵۱.۲۵۲۰۰۶.۶۲۵    ۱۶.۰                
۷۳۹.۰۸۸۱.۶۲۵۲۰۲۴.۱۲۵۳۷۹۶.۶۲۵    ۶۴.۰                
  • بحث و نتیجه:

افزایش عوامل انحرافی اثر بسیار کمی برزمان جستجو ( زمان واکنش ) در ازمودنی داشت ولی به هر حال افزایش زمان را برای پیدا کردن دایره ی سبز از خود نشان داد. ویژگی های شخصیتی، ژنتیکی ، هوش و به طور کلی عوامل زیادی در کم بودن این تفاوت نقش دارد ولی همچنان فرضیه ی ما تایید شد که هر چه کار شناختی پیچیده تر شود؛ زمان واکنش بیشتر خواهد شد.

طبق نظریه ی ادغام ویژگی های ان تریسمن جستجوی ترکیب نیازمند یک مرحله پردازش اضافی است.

که این پردازش اضافی، زمان بیشتری صرف می کند.

با وجود اینکه کیس انتخابی ما فردی باهوش و توانمند از نظر ذهن ریاضی و فنی بود، ولی می توان دید که فرضیه ی ما همچنان تایید شده است.

  • منابع:

– اتکینسون و همکاران؛ ۱۳۸۱، زمینه روان‌شناسی هیلگارد، براهنی و همکاران، تهران، رشد، ، چاپ شانزدهم

– ایروانی، محمود. خداپناهی، محمدکریم؛۱۳۸۱، روان‌شناسی احساس و ادراک، تهران، سمت، ، چاپ یازدهم

– رابرت. جی. استرنبرگ، ۱۳۸۵ ،روانشناختی شناختی،مریم وفایی،انتشارات تربیت مدرس

شمس اسفندآباد، حسن،۱۳۸۲، روان شناسی تجربی،چاپ اول،تهران : انتشارات سمت –

–  Akhtar, N. (1990). “Peripheral vision in young children: Implications for the study of visual attention”. The development of attention: Research and theory: ۲۴۵–۲۶۲. Retrieved 2012-11-19.

– Bender, D.B,.; Butter, C. M. (1987). “Comparison of the effects of superior colliculus and pulvinar lesions on visual search and tachistoscopic pattern discrimination in monkeys”. Experimental Brain Research. 69: ۱۴۰–۱۵۴. doi:۱۰.۱۰۰۷/bf00247037

–  Day, M. C. (1978). “Visual search by children: The effect of background variation and the use of visual cues”. Journal of experimental child psychology 25 (۱): ۱–۱۶. doi:۱۰.۱۰۱۶/۰۰۲۲-۰۹۶۵(۷۸)۹۰۰۳۴-۶. Retrieved 2012-11-19.

–  Chapman, P. R.; G. Underwood (1998). “Visual search of driving situations: Danger and experience”. Perception-London 27 (۸): ۹۵۱–۹۶۴. doi:۱۰.۱۰۶۸/p270951. Retrieved 2012-11-20.

–  Connelly, S. L.; L. Hasher (1993). “Aging and the inhibition of spatial location.”. Journal of Experimental Psychology: Human Perception and Performance 19 (۶): ۱۲۳۸. doi:۱۰.۱۰۳۷/۰۰۹۶-۱۵۲۳.۱۹.۶.۱۲۳۸. Retrieved 2012-11-19.

–  Enns, J. T.; D. A. Brodeur (1989). “A developmental study of covert orienting to peripheral visual cues”. Journal of Experimental Child Psychology 48 (۲): ۱۷۱–۱۸۹. doi:۱۰.۱۰۱۶/۰۰۲۲-۰۹۶۵(۸۹)۹۰۰۰۱-۵. Retrieved 2012-11-19

– Goldberg, J. H.; C. K. Probart; R. E. Zak (1999). “Visual search of food nutrition labels”. Human Factors: The Journal of the Human Factors and Ergonomics Society 41 (۳): ۴۲۵–۴۳۷. doi:۱۰.۱۵۱۸/۰۰۱۸۷۲۰۹۹۷۷۹۶۱۱۰۲۱. Retrieved 2012-11-20.

–  Harpur, L. L.; C. T. Scialfa; D. M. Thomas (1995). “Age differences in feature search as a function of exposure duration”. Experimental Aging Research 21 (۱): ۱–۱۵. doi:۱۰.۱۰۸۰/۰۳۶۱۰۷۳۹۵۰۸۲۵۴۲۶۴. Retrieved 2012-11-19.

–  Hartley, A. A.; J. M. Kieley; E. H. Slabach (1990). “Age differences and similarities in the effects of cues and prompts.”. Journal of Experimental Psychology: Human Perception and Performance 16 (۳): ۵۲۳. doi:۱۰.۱۰۳۷/۰۰۹۶-۱۵۲۳.۱۶.۳.۵۲۳. Retrieved 2012-11-19.

– Hoffman, J. E.; B. Subramaniam (1995). “The role of visual attention in saccadic eye movements”.  Perception and Psychophysics 57 (۶): ۷۸۷–۷۹۵. doi:۱۰.۳۷۵۸/bf03206794.

–  Janiszewski, C. (1998). “The influence of display characteristics on visual exploratory search behavior”. Journal of Consumer Research 25 (۳): ۲۹۰–۳۰۱. doi:۱۰.۱۰۸۶/۲۰۹۵۴۰. Retrieved 2012-11-20.

– LoBue, Vanessa; Judy S. DeLoache (2008-03-01). “Detecting the Snake in the Grass Attention to Fear-Relevant Stimuli by Adults and Young Children”. Psychological Science 19 (۳): ۲۸۴–۲۸۹. doi:۱۰.۱۱۱۱/j.1467-9280.2008.02081.x. ISSN ۰۹۵۶-۷۹۷۶. Retrieved 2012-11-20.

– Leonards, U.; Suneart, S., Van Hecke, P., and Orban, G. (2000). “Attention mechanisms in visual search—An fMRI study”. Journal of Cognitive Neuroscience 12: ۶۱–۷۵. doi:۱۰.۱۱۶۲/۰۸۹۸۹۲۹۰۰۵۶۴۰۷۳.

– Lorenzo-López, L.; E. Amenedo; R. D. Pascual-Marqui; F. Cadaveira (2008). “Neural correlates of age-related visual search decline: a combined ERP and sLORETA study”. NeuroImage 41 (۲): ۵۱۱–۵۲۴. doi:۱۰.۱۰۱۶/j.neuroimage.2008.02.041. Retrieved 2012-11-19

– Mazer, James A; Jack L Gallant (2003-12-18). “Goal-Related Activity in V4 during Free Viewing Visual Search: Evidence for a Ventral Stream Visual Salience Map”. Neuron 40 (۶): ۱۲۴۱–۱۲۵۰. doi:۱۰.۱۰۱۶/S0896-6273(03)00764-5. ISSN ۰۸۹۶-۶۲۷۳. Retrieved 2012-11-20

– McPeek, R.M,.; Keller, E. L., (2002). “Saccade target selection in the superior colliculus during a visual search task.”. Journal of Neurophysiology 18: ۲۰۱۹–۲۰۳۴.

–  Miller, L. K. (1973). “Developmental differences in the field of view during covert and overt search”. Child Development: ۲۴۷–۲۵۲. Retrieved 2012-11-19

– Nobre, A. C.; J. T. Coull; V. Walsh; C. D. Frith (2003). “Brain activations during visual search: contributions of search efficiency versus feature binding”. Neuroimage 18 (۱): ۹۱–۱۰۳. doi:۱۰.۱۰۰۶/nimg.2002.1329.

– Nobre, A.C,.; Sebestyen, G. N.; Gitelman, D. R.; Frith, C. D.; Mesulam, M. M. (2002). “Filtering of distractors during visual search studied by positron emission tomography”. Neuroimage 16: ۹۶۸–۹۷۶. doi:۱۰.۱۰۰۶/nimg.2002.1137.

–  Plude, D. J.; J. A. Doussard-Roosevelt (1989). “Aging, selective attention, and feature integration.”. Psychology and Aging; Psychology and Aging 4 (۱): ۹۸–۱۰۵. doi:۱۰.۱۰۳۷/۰۸۸۲-۷۹۷۴.۴.۱.۹۸. PMID ۲۸۰۳۶۱۷. Retrieved 2012-11-19.

–  Purcell D G, & Stewart A L. (1986). The face-detection effect. Bulletin of the Psychonomic Society Vol 24, pp. 118 – ۱۲۰.

–  Purcell D G, & Stewart A L. (1988). The face-detection effect: Configuration enhances perception. Perception & Psychophysics Vol 43, pp. 355 – ۳۶۶

–  Purcell D G, & Stewart A L. (1991). The object-detection effect: Configuration enhances perception. Perception & Psychophysics Vol 50, pp. 215 – ۲۲۴

–  Rabbitt, P. (1965). “An age-decrement in the ability to ignore irrelevant information”. Journal of Gerontology 20 (۲): ۲۳۳–۲۳۸. doi:۱۰.۱۰۹۳/geronj/20.2.233. Retrieved 2012-11-19.

– Roch, I. 1975, An introduction to perception, New York: Macmillan.. pp 25.

– Shelga, B. M.; Riggio, L. & Rizzolatti, G. (1994). “Orienting of attention and eye movements”. Experimental Brain Research 98: ۵۰۷–۵۲۲. doi:۱۰.۱۰۰۷/bf00233988.

– Trick, L. M.; Enns, J. T. (1998). “Life-span changes in attention: The visual search task”. Cognitive Development 13 (۳): ۳۶۹–۳۸۶. doi:۱۰.۱۰۱۶/s0885-2014(98)90016-8.

– Tomonaga, Masaki (2007-01-01). “Visual search for orientation of faces by a chimpanzee (Pan troglodytes): face-specific upright superiority and the role of facial configural properties”. Primates 48 (۱): ۱–۱۲. doi:۱۰.۱۰۰۷/s10329-006-0011-4. ISSN ۰۰۳۲-۸۳۳۲. Retrieved 2012-11-20.

–  Valentine T, & Bruce V. (1986). The effects of distinctiveness in recognizing and classifying faces. Perception Vol 15, pp. 525 – ۵۳۳

– Wettlaufer, A. K , 2003. In the mind’s eye: the visual impulse in Diderot, Baudelaire and Ruskin, Amsterdam: Rodopi.. pp 69 , 120.

 –  Yovel, G., & Kanwisher, N., (2005). The neural basis of the behavioural face-inversion effect. Current Biology, ۱۵, ۲۲۵۶-۲۲۶۲. doi:۱۰.۱۰۱۶/j.cub.2005.10.072


[۱] vigilance

[۲] search

[۳] Pashler

[۴] Digirolamo

[۵] Wolf

[۶] distracters

[۷] Roch

[۸] Wettlaufer

[۹] personalequation

[۱۰] donders

[۱۱] simple reaction

[۱۲] choice reaction time

[۱۳] Treisman

[۱۴] Feature-integration theory

[۱۵] Conjunction search

[۱۶] Similarity theory

[۱۷] Ken Nakayama

[۱۸] Kyle Cave

[۱۹] Jereme Wolf

[۲۰] Guided search theory

[۲۱] Peter Mc Leod

[۲۲] Jon Driver

[۲۳] Dienes

[۲۴] Crisp

[۲۵] Margaret Livingstone

[۲۶] Gelade

[۲۷] Cave

[۲۸] Franzel

[۲۹] preattentive

[۳۰] basic

[۳۱] Enns

[۳۲]  Rensink

[۳۳] Chen

[۳۴] Zhou

[۳۵] Baylis

[۳۶] Driver

[۳۷] Harms

[۳۸]  Bundesen,

[۳۹] Kim

[۴۰] Cave

[۴۱] Egly

[۴۲] Rafal,

[۴۳] Kramer

[۴۴] Nakayama

[۴۵] Nobre

[۴۶] Coull,

[۴۷] Walsh

[۴۸] Frith

[۴۹] Leonards

[۵۰] Sunaret

[۵۱] Vam Hecke

[۵۲] Orban

[۵۳] Mazer

[۵۴] James

[۵۵]  Jack L Gallant

[۵۶] Tomonaga

[۵۷] Masaki

[۵۸] LoBue

[۵۹] DeLoache

[۶۰] Goldberg

[۶۱] Chapman

[۶۲] FFA

[۶۳] Valentine

[۶۴] Purcell

[۶۵] Yovel

[۶۶]  conjunctive

[۶۷] Plude

[۶۸] Enss

[۶۹] Miller

[۷۰] Day

[۷۱] Akhtar

[۷۲] Lorenzo-López

[۷۳] Space bar

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا